به گزارش مهدنو به نقل زا خبرگزاری فارس- گروه رادیو و تلویزیون: امسال روزه داران در نیمه های شب و حوالی سحر، بیننده برنامه ای در شبکه سه سیما بودند که شیوه جدیدی از برنامه سازی مناسبتی را ارائه داد. آن هم اجرای برنامه در صحنه ای بود که آب آن را فراگرفته بود.
شب های اول برخی گمان می کردند که آبی که در کف استودیو می بینند، واقعیت ندارد و توسط جلوه های ویژه خلق شده اما در نیمه ماه مبارک و شب میلاد امام حسن مجتبی(ع) که مجید بنی فاطمه مهمان برنامه بود، پرده از این راز نیز برداشته شد.
**رمزگشایی از یک پروژه در آب!
اما همان طور که می دانید برنامه سازی آن هم زنده و برای سحر کار دشواری است. برنامه «ماه من» نیز از این قاعده مستثنی نبود. برای رسیدن به پشت صحنه این برنامه باید نیمه شب به راه بیافتید تا حدود ساعت 2 بامداد آنجا باشید و برنامه هم حوالی ساعت 3 آغاز می شود. آنجا کجاست؟ پارکینگ چهل سرای مصلای تهران واقع در خیابان بهشتی. در واقع برنامه در طول شبهای رمضان از این مکان به روی آنتن رفت.
نیمه شب است و سکوت همه جا را فرا گرفته. فقط گاهی صدای عبور ماشینی این سکوت را می شکند. نسیم خنکی وزیدن گرفته و هیچ صدایی از جایی نمی آید. جلوتر یک سوله که در آن نیمه باز است خودنمایی می کند و یک ماشین واحد سیار هم کنار آن پارک شده است. طرف دیگر بساط پذیرایی برپاست. البته اینجا هم به روال سایر برنامه های تلویزیونی رعایت پروتکل ها حرف اول را می زند.
گوشه ای سوله فضایی آماده شده که در حقیقت دکور اصلی برنامه است. مساحتی نزدیک به 200 متر که به ارتفاع حدود 40 تا 50 سانتیمتر ارتفاع عایق بندی شده و داخل آن با آب پر شده است. شبیه استخری کم عمق یا حوضی بزرگ! که گفته می شود با 60 هزار لیتر هر بار پر و خالی می شود!
وسط آن هم یک دایره تعبیه شده که محل استقرار مجری و مهمان است. دورتادور دکور پوشانده شده تا بتوان برای تغییر دکور تصاویر مختلف به روی آن انداخت. در حقیقت طی شبهایی که مخاطبان تصاویری از کربلا و نجف یا غیره را پشت سر مجری می دیدند، به مدد همین پرده ضخیمی بود که با دقت همه جا را پوشانده بود.
ارتفاع آب همان طور که گفته شد نزدیک به نیم متر یا کمتر می رسد. پس برای رسیدن به سن که میانه آن قرار دارد، نمی توان به آب زد! طراح دکور برای آن هم چاره ای اندیشیده و یک پل متحرک که با یک فرش قرمز پوشانده شده، کنار حوضچه قرار داده شده تا مجری و مهمانان برای عبور و مرور نگران خیس شدن لباسهایشان نباشند.
البته آب این حوضچه در مدت زمان برنامه گاهی با گل و گاهی با شمع های روشن تزئین می شد و یکی از جاذبه های بصری برنامه نیز همین دکور به حساب می آمد.
**دکور چگونه ساخته شده است؟
البته یوسف منصوری تهیهکننده برنامه توضیحاتی درباره طراحی و ساخت دکور می دهد و می گوید: امیرحسین میرطالب دکور را طراحی و اجرا کرده و ما استخر را با ورقه های آهن ساخته ایم. در آن حدود 130 ورقه آهن استفاده شده و با دقت درزگیری شده که آب از لابه لای آنها بیرون نزند. ویدئو وال پشت سر هم حدود 130 متر است و تلاش کردیم به بهترین شکل و رعایت جزئیات از آن بهره برداری کنیم.
وی ادامه می دهد: البته بخش انتخاب تصاویر برای ما کار دشواری بود چون معمولا کیفیت عکس های موجود برای نشان دادن در این ابعاد خیلی خوب نیست و به عنوان مثال برای تصویر حرم حضرت علی(ع) از عراق تصاویر را به صورت اختصاصی تهیه کردیم. آن چیزی هم که شما می بینید، حدود 6 الی 7 عکس است که با کمک فتوشاپ در نهایت به این نقطه رسیده است.
**از «سمت خدا» تا «ماه من»
«نجم الدین شریعتی» مجری برنامه معروف «سمت خدا» اجرای این برنامه را هم بر عهده دارد. به موقع می رسد و بعد از گریم، میکروفن به او وصل می شود. دقایقی بیشتر به آغاز برنامه نمانده است. همه در تکاپو هستند تا هنگام پخش زنده مشکلی پیش نیاید.
شریعتی با همان پل متحرک به روی سن می رود و درست در میانه آن می ایستد. همه به سکوت فراخوانده می شوند. تصویر پشت مجری چند بار چک می شود. یک ماه کامل که در کناره های آن درخت هایی تکان می خورند. تصویر ماه، آب و درختان تداعی گر نخلستان هاست. نور استودیو کم می شود. دعای وداع با ماه مبارک رمضان به عنوان تیتراژ به روی آنتن می رود.
**نگو که روز آخره…
بعد از آن نور استودیو به آرامی زیاد می شود و یک موسیقی ملایم پخش می شود. مجری با بغض و چشم در چشم با دوربین شروع به حرف زدن می کند: نگو که روز آخره…نگو که سحر پایانیه… نگو که داره تموم میشه… ما هنوز هیچ کاری نکردیم… شاید تا لب چشمه دست و صورتمون رو شستیم… اگر بدیم و تنبلیم، مال خودتیم… مگه میشه بچه ناخلف و تنبل رو از خونه بیرون کنن؟ پدر و مادر هواش رو دارن و امیدوارن که یه روز درست میشن. ما هم هنوز به تو امید داریم… نگو که لحظه آخره…نگو که ماه من تموم میشه… این ماییم که لحظه به لحظه آب میشیم… چشم های پدر خداحافظ… لحظات سحر خداحافظ… روزهای مقدس رمضان ، لحظات غریب به اذان، چقدر مانده است تا ساحل… رمضان رفت ای دل غافل…
مجری بعد از گفتن این جملات خوشامدی کوتاه به مخاطبان می گوید و بلافاصله یک میان برنامه کوتاه پخش می شود. دوربین دوباره به روی مجری برمی گردد و او این بار به صورت رسمی با مخاطبانش سلام و احوال پرسی می کند و می گوید: ایستگاه ماه من رسید به شب 29 و البته نمی دانم امشب شب آخر است یا فرداشب. ولی نفس های آخر است. خوش به حال آنهایی که از قطار رمضان المبارک جا نماندند.
**زبان خودمانی برگ برنده برنامه
شاید تفاوت این برنامه با برنامه های دیگر سحر و افطار، زبان خودمانی است که برای ارتباط با مخاطب به دهان می گیرد. البته ناگفته نماند که این متن های دلنشین را «امیرعلی نبویان» نوشته است که بیشتر او را با همکاری با منصور ضابطیان در رادیو هفت می شناسند.
شریعتی در ادامه به پویش ایران همدل اشاره می کند و اینکه تا به حال حدود 900 میلیارد تومان کمک از سوی مردم دریافت کرده است. بعد از آن مخاطبان مهمان تصاویری از بین الحرمین می شوند و شنیدن دعای افتتاح.
در این فاصله که دعا در حال پخش است، داخل استودیو تغییراتی روی می دهد. تصویر ماه کامل جای خود را به تصویری از مسجد جمکران می دهد و وقتی دوربین دوباره به استودیو برمی گردد این بار مجری بلافاصله دعای فرج را می خواند.
ریتم تند نیز یکی دیگر از ویژگی های این برنامه خودمانی است. بلافاصله بعد از دعای فرج، مخاطبان در خانه نماهنگی حاوی تصاویری از سردار شهید حاج قاسم سلیمانی می بینند که با نماهنگی دلنشین هماهنگ شده است. در این فاصله به داخل استودیو تکاپویی برپاست و عوامل به سرعت صندلی های مجری و مهمان را از طریق همان پل متحرک به روی سن منتقل می کنند و جواد تاجیک راوی دفاع مقدس و شریعتی روی صندلی ها می نشینند.
البته منصوری درباره جزئیات برنامه هم تاکید می کند که روی همه چیز فکر شده تا «خلق» اتفاق بیافتد و در این باره توضیح می دهد: تلاش شده تا به شیوه ای نوین برای یک مناسبت برنامه سازی کنیم. هرچمد با وجود نگاه های کلیشه ای کار سخت می شود ولی خوشبختانه ما این اتفاق را رقم زدیم و در این باره از مخاطبان هم بازخوردهای خوبی گرفتیم.
**روایت های شنیده نشده از مجاهدت شهدای مدافع حرم
دوربین دوباره به داخل استودیو برمی گردد و این بار روایتی گرم از زندگی یک شهید مدافع حرم روایت می شود. در این میانه رفت و برگشت دیگری هم اتفاق می افتد و این بار فضای پشت سر مجری و مهمان مزین به تصاویری از حرم حضرت زینب(س) مزین می شود. بعد از این بخش حدود نیم ساعت رفت و برگشت هایی با ریتم تند صورت می گیرد. گفت و گوهای مجری با مخاطبان و پخش نماهنگ های مختلف ادامه پیدا می کند.
**بساط سحری پشت دکور برنامه زنده
در این فاصله بساط سحری هم پشت صحنه برپاست که البته همه از آن بهره می برند جز مجری که در این شب ها ترجیح داده بیشتر به فکر برنامه باشد.
بخش بعدی به گفت و گوی حجت الاسلام سیدمحمد باقر علوی اختصاص دارد. البته پیش از این و تا شب 21 ماه مبارک حجت الاسلام حامد کاشانی به عنوان کارشناس در برنامه حضور می یافت و به طور مشخص درباره ویژگی های دوران امام علی (ع) و حکومت داری ایشان سخن می گفت که یکباره با برنامه خداحافظی کرد. خداحافظی پر ابهامی که حتی برخی آن را به فشارهای بیرونی به مدیران ارشد رسانه ملی نسبت دادند.
البته حجت الاسلام علوی نیز به همان گرمی و پختگی در رسای امیرالمؤمنین(ع) سخن می گوید.
این بخش حدود نیم ساعت به طول می انجامد و بعد از آن دعا پخش می شود و سخنانی از مرحوم حاج آقای تهرانی. در ادامه و در حالی که 6 دقیقه به اذان صبح باقی مانده، دوباره صندلی ها از داخل سن برداشته می شود. باز هم شریعتی به میانه سن می ایستد. ماه کامل دوباره بر صفحه نقش می بندد و باز هم نور استودیو کم می شود.
**رمضان هایی می آید که ما نیستیم…
دوربین روی صورت مجری متوقف می شود. باز هم اندوه چهره این مجری جوان را در بر می گیرد و باز هم با بغض می گوید: نگو که سحر آخره… نگو که تموم شد… نگو که دیگه نمی تونیم سحرها رو نفس بکشیم… نگو که نبخشیدیمون… نگو که دستمامون خالیه.. پرش کن… نگاهمون کن… یه کاری کن که یادمون باشه همیشه سر سفره ات هستیم… یه کاری کن که همیشه حواسمون باشه که ماه من علی است. خدایا ماه رمضان هایی می آید که ما نیستیم، آنچه که به بهترین بندگانت اعطا میکنی، به ما هم بده…
نجم الدین شریعتی سخنانش را با دو بیت از سعدی به پایان می برد:
هر چه گفتیم جز حکایت دوست در همه عمر از آن پشیمانیم
سعدیا بی وجود صحبت یار همه عالم به هیچ نستانیم