در ماههای اخیر چندین بار کلیدواژه «دولت سایه» از سوی فعالین و رسانه های اصلاح طلب به کار رفته است. برای نمونه روزنامه شرق- ۱۵ بهمن ۱۴۰۰- در مطلبی با عنوان «اصلاح طلبان در آستانه تشکیل دولت در سایه» نوشت: «سیدمحمود علیزادهطباطبایی، از اعضای حزب کارگزاران سازندگی خبر داده است روحانی در روزهای اخیر با شخصیتهایی مانند ناطقنوری، خاتمی، باهنر و لاریجانی جلساتی داشته است و آنکه او میگوید قرار است این جلسات به تشکیل دولت در سایه ختم شود».
در ادامه این مطلب آمده است: «اسحاق جهانگیری هم در جلسات روحانی با سران اصلاحات حضور دارد و همفکری میکند. همتی و اسحاق جهانگیری با کارگزاران در ارتباط هستند و موضوعاتی را در زمینههای مختلف مورد بحث و بررسی قرار میدهند. او همچنین خبر از دیدارهای اخیر محسن هاشمیرفسنجانی با روحانی و لاریجانی داده و گفته است که بهزودی سیدحسین مرعشی نیز جلسهای را با آقای روحانی خواهد داشت و احزاب همگی دولت در سایه هستند».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «احزاب اصلاحطلب درصدد تشکیل دولت در سایه هستند. احزاب برنامهریزی میکنند تا دولت را از دست گروهی که بر مسند کار هستند، بگیرند. ماهیت و شاکله احزاب، ایجاد دولت در سایه است تا بتوانند بهصورت قانونی قدرت را در اختیار بگیرند».
پیش از آن «سیدمحمود میرلوحی» فعال اصلاح طلب که پیش از این عضو شورای شهر پنجم تهران بود در مصاحبه با سایت خبرآنلاین گفته بود: «طبیعتا نمی توانیم با دولت آقای رئیسی متحد باشیم و از آن طرف منتقد هم نمی توانیم باشیم یعنی احساس می کنیم اینها بسیار نازک نارنجی هستند از این رو احتمالا یک حالت صبر و انتظار و ارزیابی و نقد پیدا خواهیم کرد یعنی چارهای جز این نداریم چون ممکن است فردا بگویند شما این حرف را زدید و این اشکال به وجود آمد. ارزیابی و برداشت من این است که جریان اصلاحات صبر می کند و عجلهای ندارد که بخواهد آقای رئیسی را نقد کند چون شرایط کشور، در حال حاضر بسیار حساس است و مسائل افغانستان و مسائل منطقهای و مسائل برجام وجود دارد».
میرلوحی در ادامه گفته بود: «شاید جریان اصلاحات، محتاط بودن را در پیش بگیرد و مدتی صبوری و ارزیابی کند و بعد نقد کارشناسانه انجام دهد و احتمال دارد یک دولت سایهای را تشکیل دهد چون جریان اصلاحات امکانات و کارشناسان برجستهای از مجلس و استانداران و وزرای سابق دارد، ما ادوار مجلس را داریم که عموما اصلاح طلبان اکثریت بودند و تقریبا یکی از اعضای جبهه اصلاحات در ادوار مجلس بوده است و از آن طرف دولت آقای خاتمی و دولت آقای هاشمی و دولت آقای مهندس موسوی است که اگر در گذشته هم یک تفاوتهایی داشتند ولی به دلیل شرایطی که پیش آمد الان عملا با هم، همفکری و هماندیشی در مسائل مختلف دارند».
این فعال اصلاح طلب تاکید کرده بود: «به نظر می آید شرایط به گونهای است که می توانند از منظر کارشناسی از موضع یک دولت سایه فعالیتها را بررسی و نقد و ارزیابی کنند و هرکجا کار آقای رئیسی و دولت ایشان مثبت بود آن را تایید کنند و هرکجا اشکالی می بینند دوستانه تذکر دهند و اگر لازم شد نقد و بیان کنند تا باعث تعالی افکار شوند».
سایت خبرآنلاین همچنین چندی پیش در مطلبی نوشته بود: «چه بسا یک بخشی از گره های کشور باز شود البته تک صدایی درمان مسائل هیچ کشوری نیست، حتی کشورهایی که دیدیم مثل بلوک شرق و شوروی سابق را یادمان است و الان در دنیا هیچ کشوری نمی تواند به تک صدایی اتکا کند و به خصوص اگر آن صدای یکه صدای اکثریت نباشد، مستحضر هستید در کشورهایی که دموکراسی دارند در واقع دیکتاتوری اکثریت را هم نفی می کنند و می گویند باید حقوق اقلیت به رسمیت شناخته شود و دولت سایه تشکیل می دهند، اقلیت در کشورهای توسعه یافته، اقلیت ولو ۲۵ درصد رأی و حق اظهار نظر دارد و همه جا نظراتش دیده می شود».
این سایت اصلاح طلب در ادامه نوشته بود: «در شرایط فعلی اصلاح طلبان می توانند یک دولت در سایه تشکیل دهند …اکنون بنیاد باران، آقای خاتمی و دولت اوهستند و مجلس ششمی ها و وزرا هر ماهه جلسات بسیار مؤثر و خوبی پیش از شیوع کرونا داشتند و عملا کنار قضایا هستند و الان هم باز دولت آقای روحانی و به قول بعضی از دوستان حلقه نیاوران از قبل حزب اعتدال و توسعه را داشتند و می توانند با دوستانشان باشند و احزابی که هستند اطرافیان مرحوم آقای هاشمی و حزب کارگزاران و عملا نیروهای اطراف آقای کروبی و حزب اعتماد ملی نیروهای فعالی در کشور هستند».
پس از تکرار کلیدواژه «دولت سایه» در رسانه های اصلاح طلب و تشریح جزییات دیدارهای روحانی با برخی سیاسیون، «محمد صادق جوادی حصار» فعال اصلاح طلب و سخنگوی حزب اعتماد ملی در مصاحبه با ایلنا درباره تشکیل دولت سایه از سوی حسن روحانی گفت: «اینها گمانهزنی است. دولت در سایه تشکیل دادن، ابزارهایی لازم دارد که فکر میکنم زود است بخواهیم بگوییم آقای روحانی میتواند این کار را انجام دهد یا خیر…امیدوارم آقای روحانی حداقل بتواند اعضای دولت خودش را که در تعامل با دیگر جریانهای سیاسی هستند، فراخوان داده و جمع کند تا بتواند بهعنوان یک مجموعه مطلع از وضعیت امروز کشور به بالانس برسند».
و اما درباره فضاسازی جریان اصلاح طلب حول تشکیل دولت سایه، گمانه زنی هایی وجود دارد که در ادامه به اختصار به آن می پردازیم:
۱- اکنون فقط چند ماه از پایان دولت روحانی سپری شده و یکی از عوامل اصلی مشکلات موجود، «میراث دولت روحانی» است. بر همین اساس افکارعمومی به هیچ عنوان نظر مثبتی درباره دولت قبل ندارد؛ به همین خاطر تشکیل دولت سایه توسط اشخاصی از جمله روحانی و جهانگیری اصلا در افکارعمومی قابل پذیرش نیست.
۲- برخی بر این باورند که تشکیل دولت سایه توسط مقامات ارشد دولت قبل آنهم به فاصله تنها چند ماه پس از پایان دولت، در حقیقت ترفندی برای پاک کردن ردپا و شانه خالی کردن از پاسخگویی به افکارعمومی است. مسئله میراث دولت قبل، موضوعی نیست که با پایان دولت های یازدهم و دوازدهم به بایگانی برود. بر همین اساس مقامات ارشد دولت قبل باید درباره عملکرد خود و میراثی که بر جای گذاشتند به افکارعمومی پاسخگو باشند.
۳- جریان تندروی اصلاح طلب از ایده تشکیل دولت سایه از سوی مقامات ارشد دولت قبل حمایت کرده است. این طیف در پی القای این ادعا است که دولت سیزدهم در عرصه های مختلف در سیاست داخلی و سیاست خارجی و از جمله مذاکرات وین، کم آورده و برهمین اساس مشورت با مقامات ارشد دولت قبل در قالب «دولت سایه» برای خروج از این وضعیت لازم و ضروری است. اما برخلاف این ادعا، دولت سیزدهم هم در عرصه سیاست داخلی و هم سیاست خارجی کارنامه خوبی ارائه داده است.
۴- از سوی دیگر جریان اصلاح طلب در پی تست افکارعمومی است. اصلاح طلبان به دنبال فعال کردن اشخاصی همچون روحانی و جهانگیری برای عملیات رسانه ای علیه دولت سیزدهم در ماههای آینده هستند. این طیف در پی آن است که محصول این عملیات رسانه ای را در انتخابات مجلس دوازدهم بچیند.