روزنامه جمهوری اسلامی در مطلبی با عنوان «اعلام خطر جدی!» به قلم «مسیح مهاجری» نوشت: «نان، حتی در دوران جنگ تحمیلی هم گران نشد. خودم از نخستوزیر دوران دفاع مقدس در همان زمان شنیدم که گفت امام خمینی شنیده بودند قرار است دولت نان را یک ریال گران کند، بلافاصله به من گفتند به هیچوجه نان را گران نکنید حتی یک ریال. حالا با گذشت ۳۳ سال از پایان جنگ تحمیلی، دولتی که عنوانهائی از قبیل انقلابی و مردمی را بر خود گذاشته و مدعی است در حال انجام کارهای جهادی است، نباید حتی سخن از گران کردن آرد و نان بگوید آنهم در زمانی که هر روز شاهد افزایش افسارگسیخته قیمت انواع کالاها هستیم و کمر مردم زیر بار گرانیهای لحظهای خم شده است.»
در ادامه این مطلب آمده است: «اگر پدید آمدن وضعیت بسیار ناپایدار و خطرناک کنونی کار نفوذیها نباشد، باید آن را نتیجه ضعف مدیریت دولتمردان به ویژه وزرای اقتصادی دانست. آقای رئیسجمهور هم باید به این سؤال اساسی پاسخ بدهد که چقدر زمان لازم است تا ایشان متوجه شود که با گفتاردرمانی نمیتوان کشور را اداره کرد.»
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «فرافکنی و تمام کاسهکوزهها را بر سر قبلیها شکاندن هم بعد از ۸ ماه استقرار کامل دولت و حاکمیت یکدست، دیگر جواب نمیدهد…تصور نکنید کشور فاقد نیروهای کاردان و مدبر است. حالا که روشن شده شما نمیتوانید از عهده حل مشکلات برآئید، شجاعانه کنار بروید و کار را به افراد کاردان بسپارید تا مردم و کشور را از این گرداب خطرناک نجات بدهند.»
آش طیف تندرو اصلاح طلب در سیاه نمایی و القای بن بست آنقدر شور شده که حتی برای اقلامی که گران نشده است نیز فریاد وامصیبتا سر می دهند!
در حال حاضر نان اصلا گران نشده اما این روزنامه منتسب به جریان اصلاح طلب با شلوغ بازی مدعی است که «نان، حتی در دوران جنگ تحمیلی هم گران نشد.»! این نوع خبرپراکنی ها دقیقا همراستا با پروژه های مخرب و ضدایرانی در رسانه های معاند از جمله بی بی سی فارسی و اینترنشنال سعودی و صدای آمریکاست.
«علی بهادری جهرمی» سخنگوی دولت صراحتا اعلام کرد که «به هیچ وجه قیمت نان برای مردم تا پایان سال تغییر نمیکند و رئیسجمهور اجازه گران شدن نان را نمیدهد.»
روزنامه جمهوری اسلامی همان روزنامه ای است که در دولت روحانی مدعی بود که رئیس جمهور فقط ۱۵ درصد اختیار دارد و حالا با ادعای اینکه همه امور در اختیار دولت است، پیشنهاد داده که دولت رئیسی با اینکه فقط ۸ ماه از آغاز فعالیش سپری شده، کناره گیری کند.
پیشنهاد کناره گیری دولت رئیسی آن هم در شرایطی که فقط ۸ ماه از آغاز به کار دولت سپری شده، آشکارا «دهن کجی به جمهوریت» و شورش علیه مردم سالاری است.
البته از طیفی که فتنه ۸۸ را به پا کرده و با دروغ تقلب، زیر میز مردم سالاری و جمهوریت زد، اصلا بیان این قبیل پیشنهاد ها عجیب و دور از انتظار نیست.
گویا از نگاه این روزنامه اصلاح طلب، افراد کاردان مدیران ارشد دولت روحانی هستند؛ همان مدیرانی که ۱۸ میلیارد دلار را بر باد داده و ۶۰ تن طلا را از بین بردند. یک نمونه دیگر، خسارت کرسنت است. «حسینعلی حاجی دلیگانی» نماینده مردم شاهین شهر در مجلس شورای اسلامی، با اشاره به خسارات وارد شده به کشور در پرونده کرسنت، گفته بود: « در پرونده کرسنت خسارتی معادل بودجه دو سال کشور به ما تحمیل شده است.»
به نظر شما حامیان و بانیان پرونده هایی از جمله کرسنت، توتال، صندوق ذخیره فرهنگیان، هفت تپه، رشت الکتریک، دلار ۴۲۰۰ تومانی، عظام، کروز، استات اویل، حقوق های نجومی و… صلاحیت اظهارنظر درباره مشکلات معیشتی مردم را دارند!؟
** شایسته سالاری یعنی «ما اصلاح طلبان در پست های مدیریتی بمانیم»!
روزنامه اعتماد در مطلبی با عنوان «در باب بانیان وضع موجود» نوشت: «یکی از عبارات پرتکرار و متواتر در سخنان ریاست محترم جمهور و حامیان ایشان از ابتدای سکانداری نظام اجرایی کشور، ضرورت برکناری و حذف «بانیان وضع موجود» بوده است…تغییر بانیان وضع موجود، اسم رمزی برای تغییرات اساسی و نوعی پاکسازی در بدنه اداری و اجرایی کشور است. مسیری که اتفاقا مدتی است آغاز شده و نتیجه آن کنار گذاشتن بسیاری از مدیران باتجربه و تخصصی و جایگزینی افراد خاماندیش و رویاپرداز و ناکارآمد در بسیاری از دستگاههای اجرایی است. »
در ادامه این مطلب آمده است: «امیدوارم کسانی که مسوول حذف بانیان وضع موجود هستند، اول سوزنی به خود بزنند که انصافا خودشان در بروز وضع موجود چقدر نقش داشتهاند و بعد با در نظر گرفتن موارد فوقالذکر دیگران را مورد اصابت جوالدوز قرار دهند.»
گردش مدیران و شایسته گزینی و شایسته سالاری از ارکان اصلی پیشرفت و ترقی در امور کشور و به خصوص امور اجرایی است. اما جریان اصلاح طلب که پدیده هایی همچون «ژنرال های خودخوانده» و «آقازاده های گردن کلفت» را به وجود آورده و به آنها پر و بال داده است، با گردش مدیران و شایسته سالاری کاملا بیگانه است.
به عنوان مثال بیژن زنگنه وزیر نفت دولت روحانی و عضو ارشد ستاد انتخاباتی «میرحسین موسوی» در سال ۸۸، از سال ۵۹ تا ۱۴۰۰ به استثنای ۸ سال، یا وزیر بوده و یا معاون وزیر. «عباس آخوندی» وزیر مستعفی دولت روحانی و از اعضای ارشد ستاد موسوی، از ابتدای انقلاب تاکنون قریب به ۹ سال وزیر مسکن و راه و شهرسازی بوده است.
«محمدرضا نعمت زاده» وزیر اسبق صنعت در دولت روحانی، از ابتدای انقلاب تاکنون قریب به ۲۵ سال یا وزیر بوده و یا معاون وزیر. اشخاصی همچون «محمدعلی نجفی»، «عیسی کلانتری» و…را نیز باید به این فهرست اضافه کرد. نکته قابل توجه اینجاست که تعدادی از این افراد حتی در دولت احمدی نژاد هم در پُست معاونت وزارتخانه های اقتصادی دولت مشغول به کار بودند.
«ژنرال های خودخوانده» و «آقازاده های گردن کلفت» دو روی یک سکه است، این دو همانند دو لبه یک قیچی، قاعده چرخش مدیران و بکارگیری خیل عظیمی از جوانان نخبه و با استعداد و مدیران لایق و کارآمد را را از کار انداخته و آن را عقیم می کند. مدیران نالایق در رده های میانی را نیز باید به این دو اضافه کرد.
حالا جریانی که خود یدطولایی در برکناری بولدوزری مدیران غیرهمسو و انتصابات اتوبوسی دارد، گلایه دارد که چرا افراد ناکارآمد را از پست های مدیریتی کنار می زنید!
** آمریکایی ها امتیاز می خواهند، دست به کار شویم
روزنامه آرمان در مطلبی به قلم «عبدالرضا فرجی راد» فعال اصلاح طلب و دیپلمات سابق نوشت: «به نظر میرسد که آمریکاییها هنوز هم مثل گذشته دنبال به نتیجه رسیدن مذاکرات هستند… اخیرا هم که سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا اعلام کرده برجام هنوز برای ما اهمیت دارد. در حالی که طی هفتههای گذشته هیچ فشاری از سوی آمریکا و اروپاییهایی که همیشه بهانه تراشی میکنند مثل انگلیسیها و فرانسویها نمیشنویم.»
در ادامه این مطلب آمده است: «آمریکاییها حاضرند امتیاز دهند اما امتیاز هم میخواهند…چرا که اگر چیزی بدهند و چیزی نگیرند این احساس را دارند که در آستانه انتخابات مجلس سنا دموکراتها ضرر میکنند و طرف مقابل یعنی جمهوریخواهان این مسئله را همچون چماق به سر آنها خواهند کوبید. لذا نظر دولت آمریکا تغییر نکرده و میخواهد به توافق برسد.»
در روزهای گذشته مجلس سنای آمریکا با همکاری مشترک دموکرات ها و جمهوری خواهان ۲ طرح ضدایرانی را تصویب کرده است. این اقدام ضدایرانی، یکبار دیگر دوگانه دروغین «دموکرات های خوب- جمهوری خواهان بد» را بی اعتبار کرد.
مقایسه تعداد موافقین و مخالفین طرحهای ضدایرانی در مجالس آمریکا نشان میدهد که جمهوریخواهان و دموکراتها در هر مسئلهای اختلاف داشته باشند، در دشمنی با جمهوری اسلامی ایران هیچ اختلافنظری با هم ندارند. به عبارت دقیقتر، جمهوری خواهان و دموکرات ها در مواجهه با ایران دارای استراتژی و هدف یکسان و تاکتیک های متفاوت هستند.
با اینکه دولت های دموکرات و جمهوری خواه به دفعات دشمنی و خصومت خود با ملت ایران را آشکار کرده اند، حالا این روزنامه اصلاح طلب مدعی است که آمریکا در پی امتیازدهی به ایران است و در مقابل ما نیز باید برای دادن امتیاز آماده شویم.
این در حالی است که در پرونده برجام، ایران تمامی تعهدات خود را پیش از این انجام داده بود و این آمریکاست که باید پایبندی خود به تعهدات را ثابت کند.
ایران ۳ شرط اساسی در برجام دارد؛ لغو دائمی تمامی تحریم ها، ارائه تضمین معتبر از طرف مقابل و راستی آزمایی اقدامات ادعایی طرف مقابل در بازه زمانی معقول.
با اینکه مطالبات و شروط ایران کاملا اشکار و بدیهی است، اما رسانه های اصلاح طلب با سانسور عهدشکنی طرف غربی، ایران و آمریکا را در یک کفه ترازو قرار داده و دقیقا ادعای طرف غربی در پایبندی متقابل به برجام را تکرار می کنند. پروژه ای خسارت بار که چیزی جز بازگشت یکجانبه و بی ثمر ایران به برجام نیست.