کشورهای اروپایی این روزها از لحاظ اقتصادی در شرایط مناسبی نیستند. این گفته را نه تنها نشریهها و اخبار که حتی حال و روز این روزهای مردم در کوچه و خیابانهای اروپا هم تایید میکند.
اصرار مقامات اروپایی به تشدید تحریمهای اقتصادی علیه روسیه، منع خرید نفت و گاز از مسکو و ادامه کمکهای هنگفت نظامی به اوکراین برای تاب آوردن در این درگیری نظامی روز خوش برای اروپاییها باقی نگذاشته است.
این روزها خیابانهای انگلیس، فرانسه، ایتالیا و بسیاری دیگر از کشورهای اروپایی مملو از مردمی است که به سیاستهای مقاماتشان اعتراض دارند و از هزینههای سرسام آور این روزهای زندگی به ویژه در بخش سوخت و انرژی شکایت دارند.
تصاویری که نشان میدهند پلیس فرانسه برای ورود هر ماشین به پمپ بنزین باید از خالی بودن باک ماشین مطمئن باشد، تصاویری است واقعی از آنچه امروز مردم در اروپا آن را تجربه میکنند. سیاستهای ریاضتی در عرضه استفاده از انرژی و سوخت که در برخی از کشورهای اروپایی مانند آلمان، فرانسه و انگلیس به مرحله اجرا رسیده از ناخوش احوالی این روزهای اروپا در بخش اقتصادی حکایت میکند.
بسیاری از کارشناسان در حوزه اقتصادی بر این باورند این روزها باید اوضاع در بیشتر کشورهای اروپایی را به بعد و قبل از جنگ اوکراین تقسیم کرد. جنگی که شاید خودشان تصور نمیکردند تا این اندازه بر اقتصاد و اوضاع اجتماعی در این کشورها تاثیرگذار باشد.
پایگاه خبری «مدرن دیپلماسی» در گزارشی تفصیلی نوشته تقریباً این روزها تمام مردم اروپا خواستار خروج کشورهایشان از ناتو هستند. این اعتراضات به نوشته این پایگاه خبری اصلاً موضوع جدیدی نیست. از زمانی که فشارهای اقتصادی بر مردم در بخشهایی از اروپا به دلیل حجم زیاد حمایتهای مالی دولتمردان از اوکراین افزایش یافت، همگی به سیاستهای آنها در قبال اوکراین و هزینههایی که حضور در ناتو در زندگی تک تک اروپاییها دارد، اعتراض کردند.
مردم چک در پراگ ماه گذشته به خیابانهای ریختند و خروج از ناتو را فریاد زدند. در این اعتراضات که به گفته مدرن دیپلماسی بیش از ۷۰ هزار نفر در آن شرکت کرده بودند مردم تنها یک خواسته داشتند؛ خروج از ناتو میتواند اروپا را نجات دهد.
این تظاهراتها در ماههای اخیر، اما تقریباً در تمام شهرهای اروپا فراگیر شد. مردم اروپا در تمام این تظاهراتها تنها خواستار صرفه جویی در هزینههای هنگفتی شدند که حضور در ناتو برای آنها به ارمغان آورده است. هزینههایی که اگر بخشی از آنهاکم شود شاید دیگر نیازی نباشد که اروپاییها در زمستان سرد به سیاست ریاضت انرژی روی بیاورند.
اما سازمان پیمان آتلانتیک شمالی یا همان ناتو که در ۴ آوریل ۱۹۴۹ میلادی با هدف دفاع جمعی در واشینگتن دی سی پایه گذاری شد تا به امروز هزینههای زیادی روی دست همپیمانانش گذاشته است. تا آنجا که اگر در شرایط بحرانی و زمانی در جایی از اروپا یا پایگاههای آمریکا درگیری رخ دهد همه اعضا طبق مقررات این پیمان باید در هزینههای آن مشارکت داشته باشند که البته این امر در برهههایی از تاریخ برای کشورهای اروپایی به ویژه دردسرساز شده است.
پیمان ناتو که بر اساس نیرو، تجهیزات، تقویت امنیت و دفاع مشترک پایه گذاری شده است در حال حاضر و با وجود جنگ در اوکراین در شرایط ویژهای قرار دارد. با این حال تمام اعضای این پیمان سهم یکسانی در تامین هزینههای آن ندارند.
یکی از اهداف توافق شده برای اعضای اروپایی ناتو این است که تا سال ۲۰۲۴ نزدیک به ۲ درصد از تولید ناخالص داخلی باید صرف موضوعات دفاعی شود، اما به دلیل مشکلات اقتصادی به ویژه در سالهای اخیر بسیاری از اعضای ناتو در رسیدن به این هدف ناکام ماندند.
پس از آمریکا و آلمان به عنوان دو کشوری که بیشترین مشارکت را در تامین هزینههای نظامی و دفاعی در ناتو بر عهده دارند، انگلیس قرار دارد که ۱۱.۲۹ درصد در تامین هزینههای ناتو نقش دارد. فرانسه و ایتالیا نیز به ترتیب ۱۰.۵۰ و ۸.۷۹ درصد در گرداندن این پیمان نظامی نقش دارند. پس از این کشورها هم کانادا با مشارکت ۶.۸۸ درصدی قرار دارد.
حالا صرف نظر از هزینههای دفاعی، اداره یک ائتلاف سیاسی بین قارهای سالانه حدود ۳ میلیارد دلار هزینه دارد؛ که این هزینهها طبق توافقاتی میان اعضای آن تقسیم شده است.
همین اصول و قوانین است که شاید امروز در حالی که چند ماهی از آغاز درگیریهای نظامی در اوکراین میگذرد اعضای آن را با مشکلات جدی مواجه کرده است.
این، اما تمام مشکلات این روزهای اروپاییها نیست. اروپا چند سالی میشود که با شکاف داخلی محسوس در زمینه سیاسی و اجتماعی مواجه شده است. شکافی که از زمان خروج انگلیس از اتحادیه اروپا تشدید شد و تمامی کشورهایی که راستگرایان در آن حکمرانی میکردند خواستار ادامه راه انگلیس در این عرصه شدند.
حالا اگر تحولات در عرصههای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی به همین روال و با همین سرعت پیش برود شاید اروپا در آیندهای نه چندان دور دچار چنددستگی و نفاق از داخل شود و ظاهر سیاسی این منطقه دستخوش تغییراتی اساسی در عرصههای داخلی شود.