محمد شریفی مقدم دبیر کل خانه پرستار ایران در اینباره به آفتابنیوز گفت: پرستاران شاغل در کشور عمدتاً تحت عنوان قراردادهای موقت استخدام شدهاند، یعنی در واقع شرکتی هستند، این افراد حداقل دریافتی قانون کار را دارند که رقمی در حدود ۸ تا ۹ میلیون تومان است، این رقم با برخی اضافات به حدود ۱۰ میلیون تومان در ماه میرسد. این دریافتی بسیار ناچیز که از همه خطوط فقر و دریافتیها در کشور کمتر است، باعث شده که پرستاران زیادی رغبت و انگیزه خود را برای کار کردن از دست بدهند. در واقع در حال حاضر ما بیش از ۵۰ هزار پرستار بیکار در کشور داریم، این ۵۰ هزار نفر با توجه به کار بسیار سخت و مشقتبار و مواجه با بیماران پرخطر مثل ایدز، هپاتیت و سختی کار، حقوق بسیار کمی میگیرند. در اورژانسهای کشور نیز، چون بیمار چند برابر ظرفیت است، امکان رعایت پروتکلهای بهداشتی مثل پوشیدن دستکش، گان و امثالهم کم است و سلامتی پرستاران غالباً در معرض تهدید است.
وی افزود: شیفتهای کاری پرستاران نیز بسیار نامتعارف و طولانی است و این مسئله در کنار سختی کار از کیفیت میکاهد، در کنار این مسائل پرستاران بابت هر ساعت اضافه کار بین ۱۳ هزار تا ۲۰ هزار تومان دریافت میکنند، متوسط دریافتی هر ساعت اضافه کار ۱۵ هزار تومان است. یعنی هر پرستار اگر ۲۰ ساعت اضافه کاری انجام دهد، نمیتواند با آن یک حلبی کوچک روغن سرخ کردنی تهیه نمایید. چنین پرستاری طبیعی است که ترجیح بدهد بیکار در منزل بماند و با چنین حقوقی سر کار نرود.
شریفی مقدم در مورد کمبود پرستار در کشور گفت: این مسائل علی رغم این موضوع است که ما در نظام بهداشت و درمان کشور با حدود ۱۰۰ هزار نفر کمبود نیروی پرستار مواجه هستیم، یعنی از یک طرف بیش از ۵۰ هزار پرستار بیکار داریم و از طرفی با ۱۰۰ هزار نفر کمبود پرستار مواجه هستیم با این همه مراکز درمانی علاقه به استخدام رسمی و منصفانه ندارند و استخدام رسمی ۳ سال است که متوقف شده و جای خود را به تامین نیروی شرکتی و قرارداد موقت داده است. این وضعیت باعث شده پرستاران سراغ مشاغل دیگر بروند، مشاغلی که خارج از حوزه بهداشت و درمان هستند، مثلاً برخی از همکاران ما به کار مسافرکشی روی آوردهاند. در حال حاضر حدود ۲۵۰۰ نفر در سال موفق به مهاجرت از کشور میشوند، البته تعداد متقاضیان مهاجرت بسیار بیشتر است.
این فعال صنفی افزود: وزارت بهداشت بودجه قابل توجهی دارد و درآمد کلانی هم از بیماران دریافت میکند، اما از جای دیگر میخورند و از دهان پرستار میزنند تا جیب عدهای خاص پر شود، مثلاً در یک بیمارستان یک پزشک بیش از ۲۰۰ میلیون درآمد دارد، اما حاضر نیستند حقوق پرستار از ۱۰ میلیون به ۱۵ میلیون تومان برسد، مدیریت وزارت بهداشت هم در اختیار همین عده خاص است. در واقع یک تعارض منافعی میان عدهای خاص از پزشکان و پرستاران وجود دارد. کمبود پرستار باعث شده جان بیماران نیز به خطر بیافتاد، سازمان بهداشت جهانی یک عددی برای تعداد پرستار به ازای هر بیمار تعیین کرده که کشور ما بسیار کمتر از میانگین جهانی است.
وی اظهار کرد: پرستاران در مدیریت وزارت بهداشت نفوذی ندارند، معاونت پرستاری وزارت بهداشت برخلاف دیگر معاونتها در دانشگاهها بسط نیافته و به همان وزارت بهداشت محدود شده است. در بسیاری از کشورها مدیریت ارشد وزارت بهداشت و بیمارستانها از بین مدیران توانمند غیر پزشک تعیین میشود تا تعارض منافع شکل نگیرد، اما در ایران کاملاً برعکس عمل میشود.