جهان شاهد رشد فزاینده نسلی از انسانهاست که بیشتر از عالم واقعیت با شبکههای اجتماعی زندگی کرده و بزرگ شدهاند و اکنون تحتتأثیر تبلیغات مخرب در این شبکهها، عادت کردهاند نسخه بهتری از ظاهر خود را در این شبکهها به نمایش بگذارند و از این طریق نظرات بیشتری را از سوی دنبالکنندگان خود در این شبکهها جلب کنند. تحت شرایط ایجاد شده آنچه که در دوره کنونی بازار بهشدت رونق پیدا کرده است، خرید نوع ایدهآلی از زیبایی ظاهری است که در حال حاضر تعریف مشابهی در کشورهای مختلف جهان پیدا کرده است و افراد بیشتری بر این موضوع تمایل پیدا کردهاند که شبیه یک باربی باشند تا خودِ واقعیشان!
هیاهوی هالیوودی برای عروسک باربی
چند وقتی میشود که در سینمای هالیوود همه نگاهها و نظرات منتقدین و کارشناسان فیلم بر روی فیلم تازه اکران شدهای با نام «باربی» متمرکز شده است. فیلمی به کارگردانی «گرتا گرویگ»، که متناسب با محتوای کمدی و فانتزی و دور بودنش از دنیای واقعی انسانها، همان رنگ صورتی خاص دنیای باربی را به خود گرفته است.
این فیلم با هزینه بیش از ۱۴۵ میلیون دلاری که از سوی کمپانی برادران وارنر جهت ساخت آن به کار گرفته شده، در سینماها بیش از یک میلیارد دلار فروش داشته است. هر چند گفته میشود برادران وارنر ۱۵۰ میلیون دلار دیگر را هم در بحث بازاریابی و تبلیغات فیلم هزینه کرده است.
هر چند پیشتر از این هم عروسک باربی در انیمیشنها و سریالهای تلویزیونی استفاده شده بود؛ اما تاکنون هرگز شاهد حضور آن بهعنوان یک اثر لایو اکشن روی پردههای سینما نبودیم. اکنون این عروسک معروفِ دنیای اسباببازیها که ۶۴ سال از عمرش میگذرد، پس از ایجاد تب و تابی پر هیجان در دنیای بازی، مد و فشن، بار دیگر نُقل محافل رسانهای و سینمایی در هالیوود شده است.
باربی در جستوجوی خوشبختی در دنیای واقعی
همانطور که از عنوان فیلم پیداست، داستان در دنیای ناب و بتهای سرزمین باربی آغاز میشود. جایی که اسرار ناشناختهای در آن وجود دارد و زنانی که همگی باربی هستند، گرد هم میآیند تا یکدیگر را مورد حمایت قرار دهند.
ماجرای فیلم از این قرار است: «باربی که همواره بهعنوان یک نماد منحصربهفرد از نظر زیبایی معرفی میشود، در شهر باربیها زندگی میکند؛ اما از آنجایی که تفاوتهایی با سایر دوستانش دارد، از جزیره باربیلند اخراج و در جستوجوی خوشبختی، وارد دنیای واقعی انسانها میشود. در این فیلم بهخوبی نشان داده میشود که چگونه شخصیت باربی دچار نوعی بحران وجودی شده و سعی دارد با بیرون آمدن از دنیای فانتزی و صورتی رنگ باربیها، ماهیت خود و جهان پیرامونش را کشف کند.
صحنههای ابتدایی فیلم نگاهی اجمالی به ظاهر بیعیب و نقص باربیها دارد. در اصل باربیلند رؤیای یک فمینیست است، جایی که زنان میتوانند هر چیزی که میخواهند باشند و مردان در آنجا شهروندانی درجه دو محسوب میشوند. بااینحال تنشها زمانی به وجود میآید که شخصیت اصلی فیلم، وارد دنیای واقعی میشود. باربی کلیشهای که با واقعیتهای تلخ زندگی خارج از محدوده سرزمین باربی روبهرو میشود و این حقیقت تلخ را درک میکند که در دنیای واقعی، زن بودن با چالشهای رفتاری، جنسی و سختیهای بسیار همراه است.
باربی، نمایش دنیایی از تخیل است. این فیلم تضادهای بسیاری را در مورد دنیای زنان بررسی میکند. برخلاف تصور بیننده از تماشای باربی بهعنوان فیلمی جذاب و کودکانه، در این فیلم، مهمترین مسائل اجتماعی مربوط به زنان بهصورت طنز مطرح میشود و در اصل کارگردان آن که خودش نیز یک زن است، بحثهایی در مورد فمنیسم و جنسیتگرایی را به تصویر میکشد.
نقد و بررسیهای مفصل پیرامون فیلم باربی
«آی. جی. اِن»، یکی از وبسایتهای منتقد فیلم در آمریکا ضمن اشاره به همین موضوع، داستان فیلم باربی را کاوشی درباره زنانگی و فشارهای کمالگرایی عنوان میکند. علاوه بر این مجله آمریکایی «رولینگ استون» نیز فیلم باربی را اینطور توصیف میکند: این اثر هم به آزادی روح پرداخته و هم به این اشاره دارد که جهان واقعی صرفا پر از سرگرمی و بازی نیست. «سی. ان. ان» نیز باربی را اثری جاهطلبانه میداند که نشان میدهد باربی در قرن ۲۱ چه جایگاهی دارد.
جدا از ایالات متحده آمریکا، در دیگر کشورهای جهان نیز منتقدان سینما به بررسی این اثر سینمایی پرداختهاند. فیلمی که به باور منتقدان بسیاری به ما این اجازه را میدهد تا آن تصوری که برای سالها در مورد شخصیت عروسک باربی وجود داشت را به چالش بکشیم و به باربی فراتر از یک عروسک پرفروش در سطح جهان بنگریم. اثری که تا حد زیادی برخی از قوانین و باورهای مربوط به زیبایی، انسان بودن و زندگی در عالم واقعیت را زیر سوال برده است.
در اصل فیلم باربی کاوشی از برخورد بین دو جهان را ارائه میکند: آرمان شهر کامل و مصنوعی سرزمین باربی و واقعیتهای تلخ دنیای واقعی. کارگردان فیلم سعی میکند در زیر رنگ صورتی و درخششها و زرق و برقهای دنیای مختص باربی، کشمکشهایی را که زنان با آن روبهرو هستند، به تصویر بکشد. فیلم باربی مشکلات زنان در جوامع امروزی را مورد توجه قرار داده و در نهایت به زنان این توصیه را میکند که در دنیای واقعی تحتتأثیر هنجارهای جنسیتی و انتظارات اجتماعی، از نواقص خود استقبال کنند.
به باور بسیاری از کارشناسان از آنجایی که این فیلم خود را یک اثر فمینیستی معرفی کرده است؛ اما در این زمینه نقصهای جدی بر آن وارد است، باید حتما مورد نقد قرار گیرد. منتقدان بسیاری عنوان کردهاند باربی، اوج پوچ بودن نظام سرمایهداری را نشان میدهد که در دل آن معضل کشنده چالشهای جنسیتی بهشدت عیان است.
کارشناسان دیگری هم فیلم باربی را فیلمی بسیار موذیانه عنوان کردهاند که بخشهای بسیار فوقالعادهای را به همراه دارد. بسیاری آن را محصول نظام سرمایهداری دانسته و معتقدند از نظر بصری، فیلمی بسیار زیباست، ضمن اینکه مجربترین افراد صنعت سینمایی روی آن کار کردهاند. بودجه سنگینی که برای فیلم هزینه شده است به همراه موسیقی، کارگردانی و بازیگران حرفهای، فیلم را برای دیدن قابل توجه میکند.
منتقدان رنگینپوست بسیاری هم باربی را نمادی از بسیاری از باورهای اشتباهی میدانند که در جوامع مختلف نسبت به زنان وجود دارد. آنها میگویند باربی بیشتر از یک اسباببازی ساده است و نماد فمینیستهای سفیدپوست است. این عروسک نماد ایدهآلی است که در جامعه سرمایهداری نسبت به ظاهر زنان وجود دارد. زنانی با کمر باریک، لبخند مصنوعی و موهایی بلوند شده به همراه آرایش همیشگی که دغدغهای جز تناسب اندام و پیروی از مد ندارند.
در اصل میتوان عنوان کرد الگوی قدیمی و استانداردهای همیشگی جوامع غربی برای زنان، چیزی شبیه عروسک باربی است که اوج ناهنجاریها در جوامع، جنسیتگرایی و نژادپرستی را به تصویر میکشد و قرار است افرادی در جسم انسان؛ اما ذهن و فکری پلاستیکی و عروسکی از آن تقلید نمایند.
جایگاه باربی در دنیای امروزی
با این تفاسیر، در دنیای واقعی نیز باربی جایگاه بالاتری از آنچه تصور میشود، دارد؛ اگرچه در فیلم باربی، شخصیت باربی داستان خسته از دنیای صورتی رنگ و غیرواقعی باربیها سعی میکند با ورود به دنیای انسانها، معنای واقعی زندگی و خوشبختی را تجربه کند؛ اما در واقعیت آنچه که امروز در جوامع مختلف مشاهده میکنیم، تلاش افرادی است که ترجیح میدهند از ارزشهای انسانی خود فاصله گرفته و هر چه بیشتر خود را شبیه عروسکی نمایند که این روزها بهشدت معیاری برای سنجیدن میزان زیبایی افراد محسوب میشود. در حال حاضر عروسک باربی جدا از دنیای سرگرمی و بازیهای کودکانه، وارد دنیای واقعی انسانها شده است و تب باربی شدن سالهاست که زنان و دختران علاقهمند به حوزه مد و زیبایی را به خود درگیر کرده است. عروسکی که تحتتأثیر تقلیدات شدیدی که از آن میشود، به یکی از موضوعات جنجالی در شکایتهایی تبدیل شده است که بیشتر مربوط به تقلید از این عروسک در بحث زیبایی از سوی زنان و دنبالکردن سبک زندگی آن میشود.
اکنون باربی بهنوعی نماد فرهنگی تبدیل شده است و نمونه کاملی از مدل مد در دنیای جوانان و نوجوانان محسوب میشود. نمادی که به دلیل چهره و رنگ سفید پوست خود همیشه به نژادپرستی و برترپنداری نژاد سفید متهم شده است و توجهی به دنیای کودکان سیاهپوست و رنگینپوست ندارد. واژه باربی به مفهومی جهت اطلاق به زنان و دختران زیبا تبدیل شده است که موجی از رقابت ناسالم را بین این گروه برای شایسته صفت باربیشدن در قالب جراحیهای زیبایی ایجاد کرده است. اگرچه ممنوعیت خرید عروسک باربی به دلیل مقابله با بحث تهاجم فرهنگی غرب در کشورهای بسیاری از جمله عربستان و حتی کشور خودمان ایران سالهاست اجرایی شده، بااینحال تبلیغات گسترده برای معرفی این عروسک پرفروش در کنار تولید دیگر محصولات فرهنگی همچون فیلم، کتاب و دفتر، بازیهای ویدئویی و… این ممنوعیتها را درنوردیده و با قدرت بیشتر بین گروههای سنی کودک، نوجوان و جوانان نفوذ پیدا کرده است.
همه آنچه در فیلم باربی بهعنوان رنگارنگترین فیلم تابستان ۲۰۲۳ از شخصیت زنان به تصویر کشیده شده است، با آنچه که در باور مردم جامعه بهعنوان «باربی» وجود دارد، احساسات متناقضی را نسبت به این فیلم و حتی شخصیت باربی بین افراد ایجاد کرده است.
معضلِ نمایش زیبایی نمادین باربی در شبکههای اجتماعی
اگرچه از آغاز رونقگرفتن شبکههای اجتماعی در جهان، زمان چندان زیادی نمیگذرد؛ اما روز به روز بر تعداد افرادی که در این شبکهها عضو شده و سعی میکنند تحتتأثیر آنچه میبینند، شیوه زندگی خود را هم تغییر دهند، افزایش پیدا کرده است. تحتتأثیر شبکههای اجتماعی، ما شاهد طرز تفکر جدیدی از سوی مردم و افزایش باورهای ذهنی بعضا غلطی در زندگیشان هستیم.
سرعت اثرگذاری و تغییرات بالای به وجود آمده ناشی از فضای ایجاد شده جدید، شرایطی را فراهم کرده است که حتی دیگر ادیتها و ویرایشهای حرفهای و گسترده بر روی تصاویر و فیلمهای افراد، جوابگوی حس زیباییطلبیشان نباشد و سطح نیاز آنها را یک مرحله بالاتر ببرد؛ بهگونهای که اکنون به ویرایش خودِ واقعیشان از طریق جراحی پلاستیک و عملهای زیبایی روی آوردهاند.
این روند بهواسطه طیف جدیدی از تکنیکهای مورد استفاده از سوی اینفلوئنسرها در فضای مجازی مانند اینستاگرام که امروزه بازار آن بهشدت داغ و پررونق است، بهسرعت در حال افزایش است. بر همین اساس هربار که نمونه جدیدی از فناوریهای زیبایی وارد بازار میشود، این روشها از سوی اینفلوئنسرهای اینستاگرام برای میلیونها دنبالکنندهای که دارند، تبلیغ و استفاده از آنها بیهیچ تضمین خاصی بهشدت توصیه میشود.
ورود گسترده نوجوانان به بازار جراحیهای زیبایی
در همین راستا، نتایج بررسیهای انجام گرفته شده نشان میدهد، در عصر اینستاگرام، کودکان بیشتر از هر زمان دیگری تحتتأثیر این مدل جدید و البته سخت زیبایی قرار گرفته اند و تب این نوع از مسائل در حال حاضر در بین آن گروه سنی که اکنون با نام نسل «z» شناخته میشوند، بیشتر است. نسلی که ابزارهای جدید دنیای دیجیتال از زمان تولدشان وجود داشته و این نسل بهنوعی با آنها بزرگ شدهاند.
در همین راستا نتایج حاصل از یک مطالعه در آمریکا نشان داده است در سال ۲۰۲۱، تعداد نوجوانان ۱۵ سالهای که به دنبال مشاوره برای انجام جراحیهای زیبایی بودهاند، «افزایش تصاعدی» داشته و این عامل تنها تحتتأثیر ایجاد نوعی «وسواس ظاهری» بوده است.
اکنون شعار جدیدی در باب شبکههای اجتماعی وجود دارد و آن این است: «زشت بودن بدبختی بزرگی محسوب میشود که تنها با زیبا شدن میتوان از آن نجات پیدا کرد.» مشکل از حساسیتهای ظاهری هم فراتر رفته و باورهای فکری اشتباهی را هم در بین این گروه از افراد تقویت کرده است. حتی در بین بسیاری از افراد این باور شکل گرفته است که شما میتوانید تنها بهواسطه زیباییتان، مطلوبترین شرکا و بهترین فرصتهای شغلی و حرفهای را در حوزه کسبوکار و دیگر بخشهای زندگی به دست آورید. کافی است کمی اراده داشته باشید و از تیغ جراحی متخصصان زیبایی هیچ هراسی به دلتان راه ندهید. اکنون با شبکههای اجتماعی، افراد و بهخصوص زنان و دختران متوجه شدهاند که زیبایی فراتر از توجه به مانیکور ناخن و انتخاب رنگ موی جدید است و شاید بهتر باشد با مراجعه به سالنهای جراحی آن را به بهترین شکل ممکن؛ اما به روشی نهچندان آسان به دست آورند. واقعیتی که اکنون سالانه دهها هزار نفر را درگیر کرده و جزء اصلی و جدانشدنی زندگی افراد به حساب میآید.
تب گرایش به چهرههای هالیوودی و استانداردهای رسانهای در باب زیبایی کشورهای غربی را نیز اسیر بازار پر تبوتاب جراحیهای زیبایی کرده است. بر اساس گزارش ارائه شده از سوی انجمن جراحان پلاستیک زیبایی بریتانیا، سال گذشته در هر هفته در این کشور ۶۰۰ مورد عمل زیبایی انجام شده است که تقریبا دو برابر سال قبل است. تبلیغات بوتاکس، لیپوساکشن، جراحی بینی اکنون گرانترین و بیشترین تعداد بنرهای تبلیغاتی در خیابانهای بزرگ کشورهای اروپایی را به خود اختصاص میدهند. طبق بررسیها در حال حاضر عمل انتقال چربی در کشوری مانند بریتانیا بین دو تا هشت هزار پوند هزینه دارد و با افزایش ۳۶ درصدی در سال گذشته، حدود ۱۶۰۰ عمل زیبایی در این زمینه انجام گرفته است.
«اندور جاکونو»، یک جراح زیبایی در آمریکا عنوان میکند در این کشور تمام افراد بالای ۵۰ سال که بهنوعی تحتتأثیر فعالیت شغلی خود در معرض دید عموم قرار دارند، جراحیهای زیبایی فراوانی را بر روی صورت و بدن خود انجام میدهند.» جالب اینجاست که هزینههای در نظر گرفته شده برای این جراحیها بسیار بالا بوده و تحت هیچ پوشش بیمهای هم قرار نمیگیرند.
کشور دیگری که تب جراحیهای زیبایی در آن بسیار بالاست، برزیل است. طی سال ۲۰۱۹، در برزیل حدود ۱.۴ میلیون مورد عمل جراحی انجام گرفته شد و حتی این کشور در این زمینه از آمریکا هم پیشی گرفت. در سال ۲۰۲۰ هم پنج کشوری که بیشترین میزان جراحیهای زیبایی در آنها انجام گرفته بود، به ترتیب آمریکا، برزیل، آلمان، ژاپن و ترکیه بودند. تفاوت در عملهای زیبایی، بسته به نژاد و رنگ پوست مردم کشورهای مختلف متفاوت است. بهعنوان مثال در ژاپن ۶۵ درصد از جراحیهای زیبایی مربوط به جراحی پلک میشود درحالیکه این رقم در آمریکا تنها ۶ درصد است. در ترکیه بهعنوان یک مقصد محبوب گردشگری برای جراحیهای پلاستیک، جراحی بینی بسیار رایج است. در آمریکا مهمترین جراحی مربوط به زیبایی که با استقبال بسیاری مواجه است، عمل جراحی لیپوساکشن است.
استرالیا؛ پرچمدار قوانین سختگیرانه در انجام جراحیهای زیبایی
در این میان هستند برخی از کشورها که قوانین سختگیرانهای را برای انجام عملهای زیبایی در کشور در نظر گرفتهاند و استرالیا یکی از این معدود کشورهاست. بر اساس دستورالعملهای جدید پزشکی استرالیا، اگر غربالگری متقاضیان عملهای زیبایی نشان دهد که این بیماران دارای بیماریهای روانشناختی قابلتوجهی هستند که ممکن است آنها را کاندیدای نامناسبی برای جراحی زیبایی کند، بیمار از انجام این عملها منع خواهد شد. همچنین پزشکانی که بدون گذراندن آموزشهای جراحی به رسمیت شناخته شده، خود را جراح زیبایی بنامند با سه سال زندان و جریمههای ۶۰ هزار دلاری مواجه خواهند شد. هر چند با وجود این گروه از قوانین سختگیرانه، استرالیاییها در حال حاضر سالانه یک میلیارد دلار صرف عملهای زیبایی میکنند و تقاضا برای انجام این گروه از عملها ۲۵ درصد افزایش پیدا کرده است.