خوزستان” و مشکلات مدیریتی آن در سالهای اخیر سبب بروز مسائلی مثل کمآبی در برخی مناطق این استان، مشکل فاضلاب و… شده است.
بدیهیست که مدیریت کلان کشور، نخبگان و دستگاههای ذیربط در این زمینه اهتمام خاصی دارند و اگرچه سررشته امور تماما به دست دولت آقای روحانی است! اما نهادهایی مثل قوه قضائیه، مجلس، گروههای جهادی، رسانهها و دستگاههای امنیتی نیز به این مسائل ورود کردهاند تا برای آن چارهجویی شود.
در این میان اما هستند کسانی که در ادامه یک پروژه 10 ساله که هدف “فتنه اقتصادی” (اغتشاش به بهانه مشکلات معیشتی و اقتصادی) را پیگیری میکند؛ برداشتهایی عجیب و منفعتطلبانه را نسبت به مشکلات بروز کرده در خوزستان ترویج میکنند.
برداشتهایی عجیب و البته خطرناک که در صورت عدم توجه خواص به آنها و تاریک ماندن خطرات مستتر در آنها برای مردم؛ میتواند این “کسان” را به اهدافشان برساند و چیزی که آنها در انتظارش هستند؛ یعنی فتنه اقتصادی “آبان 98” را در سطحی وسیع در کشور تکرار کند.
در اشاره به این معنی میتوان به یادداشت اخیر حمیدرضا جلاییپور، از فعالان ستادی اصلاحطلب در سایت اعتمادآنلاین پیرامون مشکلات خوزستان اشاره کرد که مدعی شده است “وضع امروز خوزستان میتواند وضع کل ایران در فردا باشد”![1]
او در این یادداشت با بیان اینکه مشکلات خوزستان بعنوان یک استان برخوردار، طی یک دهه اخیر آغاز شده؛ درباره علت مشکلات مینویسد:
“نزدیکترین پاسخ به این سوالات این است که منطقه با خشکسالی و بیآبی روبهرو شده و تشنگی جان مردم را به لب آورده و مردم معترض شدهاند. یا اصولگرایان تندرو پاسخ میدهند دشمن خارجی (نتانیاهو و بنسلمان و سازمان سیا و تلویزیون ایران اینترنشنال) از فرصت خشکسالی و بیآبی خوزستان استفاده کرده و بر روی آتش اعتراضات مردم نفت میپاشند و دنبال مقاصد ایرانسوز خود هستند.
روشن است که پاسخهای فوق قانعکننده نیست. بله خشکسالی عامل تشدیدکننده نارضایتی هست؛ بله توطئه دشمن خارجی هم واقعی است ولی عامل جدیدی نیست، قبلا هم بوده الان هم هست. لذا اهمیت دارد که نخبگان حکومتی و غیرحکومتی به این سوال پاسخ دهند که چرا برخوردارترین استان کشور به این روز افتاده است؟ پاسخ به این سوال مهم است چون به نظر من مشکلات امروز خوزستان یک نمونه «قابل رویت» است و غفلتها ادامه یابد، میتواند فردا مشکل همه ایران باشد.”
جلاییپور تأکید میکند: پاسخ ریشهای به مشکلات امروزی خوزستان را باید جدی گرفت. پاسخ این مشکل را نباید سر و تهش را با اشاره به خشکسالی یا توطئه خارجی به هم آورد و مرتب مثل دو دهه گذشته فرصت را از دست داد. بلکه باید به علل بهوجودآورنده این وضعیت توجه کرد و در راه درمان این علل، مسئولانه کوشید. گفته شد اگر به علل ریشهای توجه نشود، وضع خوزستان امروز میتواند وضع فردای کل ایران باشد.
او سپس چیزهایی با عنوان “نگاه امنیتی_پروژهای به خوزستان و پروژههای پروازی_رانتی” را علتالعلل مشکلات خوزستان برمیشمارد و مدعی میشود که هدف این اقدامات هم کسب رضایت مردم نبوده است!
در یادداشت جلاییپور همچنین پیرامون مشکلات خوزستان میخوانیم:
“آن نگاه امنیتی در خوزستان در حاکمیت، خود را در مرکز ایران در مهندسی انتخابات ۹۸ و ۱۴۰۰ نشان داد. حاکمیت در مهندسی انتخابات بیتوجه به لزوم حضور نمایندگان واقعی اقشار جامعه بود و حتی به اصولگرایان میانهرو هم رحم نکرد و علی لاریجانی را هم از گردونه انتخابات حذف کرد. پنجاه و شش درصد مردم در این انتخابات شرکت نکردند و یا رای اعتراضی دادند و بعد حاکمیت از موضع استغنا گفت: انتخابات باشکوهی داشتیم! این یعنی ای مردم، فضولی و مشارکت در امور حاکمیتی موقوف!”
اگرچه منطق اظهارات جلاییپور به حدی مخدوش هست که هر وجدان بیداری به راحتی میتواند درباره درست و غلط حرفهای بالا نتیجه درست بگیرد. و اگرچه سوء استفادهگری او از مشکلات خوزستان و جمع بستن این مشکلات با تحریم خاموش انتخابات 1400 از جانب اصلاحطلبان به منظور آتش زدن بر هیمه فتنه اقتصادی اظهر من الشمس است…
اما از باب ساکت نماندن حقیقت و از باب اینکه مردم عزیز ایران و شهروندان خوزستان بدانند علت بروز برخی مشکلات در سالهای اخیر و همزمانی عجیب آنها مثل گرانی، کمآبی و بیبرقی را در کجا باید جستجو کنند؛ بایستی این حقیقت را در مقابل یادداشت فرافکنانه آقای جلاییپور و دوستان همراه ایشان یادآور شد که علت مشکلات قابل پیشبینی خوزستان که راهحلهای بسیاری سادهای هم دارند؛ فقط و فقط سوء مدیریت و ناکارآمدی است.
چه اینکه امروز در تمام دنیا و حتی در ممالک عقب مانده هم میدانند که کمآبی و یا لولهگذاری برای مدیریت فاضلاب هرگز کارهای سختی نیستند و به راحتی میتوان آنها را انجام داد. اما به شرط وجود کارآمدی و داشتن عزم جهادی در مدیران…
چیزی که البته در دولت آقای روحانی شاهد قحطی آن بودیم و امروز هم به نظاره برخی مشکلاتی نشستهایم که علیرغم پیشرفتهای کلان کشور در ابعاد مختلف اما در رحم همان ناکارآمدیها بروز کردهاند.
مردم باید بدانند ریشه گرانیهای فعلی که از هیچ قاعده بازاری، تورمی، دلاری و تحریمی پیروی نمیکند، ریشه کمآبی در برخی شهرستانهای خوزستان، ریشه گرانی یکشبه بنزین و نان و… در همین فقدان کارآمدی در دولتی است که امثال آقای جلاییپور و دوستان ایشان در دامن رأی مردم گذاشتند.
همین افرادی که خود را “فدائیان روحانی” نامیدند و با پوشاندن ضعفهای بزرگ دولت اعتدال، گزینهای را به رأی مردم تحمیل کردند که از روز اول، چاره مشکلات را در خارج از کشور میجست نه در مدیریت اصولی و مدیریت جهادی…
و شد آنچه که نباید میشد!
همچنین برای فهم بهتر مسئله و اینکه علت واقعی مشکلاتی مثل مشکلات خوزستان را در کجا باید جست؛ یک عکس تاریخی را عرضه میکنیم تا همه دقیقتر بدانند ریشه مشکلات امروز را در حرفهای عجیب و غیر منطقی امثال جلاییپور باید جستجو کنند یا در حقایق نهفته در این تصویر…