محمد خاتمی، لیدر جریان اصلاحات طی بیانیهای که روز دوشنبه 31 خرداد و در اشاره به انتخابات 1400 منتشر کرد، نوشته است: در برابر همه آنان که در انتخابات اخیر با وجود انتقادها و تنگناها و موانع شرکت کردند و نیز آنان که با احساس اهانتی که به شعور و حقوق آنها شد یا به خاطر نومیدی از بهبود امور از رأی دادن خودداری کردند سر تعظیم فرود میآوریم و حساب اکثریت قاطع را از آنان که به پندار ناروای خود بهمنظور براندازی انتخابات را تحریم کردند جدا میکنیم!
به گزارش امتداد، او همچنین میگوید: از همه نامزدهای محترم و جریانهای سیاسی که به حکم وظیفه ملی در عرصه حاضر شدند، ولی با اعمال نظرِ تنگ و استصوابی شورای محترم نگهبان از رقابت بازماندند و نیز آنان که به هر صورت امکان حضور یافتند، به ویژه از آنان که برای رفع خطر تبدیل جمهوریت اسلامی به آنچه ادعا میشود حکومت اسلامی است تلاش کردند، از جمله اصلاح طلبان، باید تشکر کرد.
در بیانیه خاتمی آمده است:
“در این انتخابات اما شاهد رویدادی بودیم که در خور تأمل جدی است و حاکمیت به طور خاص و جریانهای سیاسی و مدنی به طور عام نمیتوانند نسبت به آن بیتفاوت باشند.
عدم شرکت (بی سابقه) بالای پنجاه درصد از مردم و وجود بالاترین درصد رأیهای باطله اگر نشانه دلسردی و نومیدی مردم و فاصله آنان با حکومت نیست، نشان چیست؟ امری که خطر آن بارها تذکر داده شده، ولی مورد توجه قرار نگرفته است. عدم استقبال بخش چشمگیری از جامعه به دعوت به حضور و کماعتنایی به نظر خیرخواهان و کسانی که مدتها مرجعیت اجتماعی داشتهاند آیا نشان نمیدهد که مردم از اصلاح امور نومیدند و آیا این یأس مورد سوءاستفاده جریانهایی که به براندازی به هر قیمت میاندیشند نمیانجامد؟
این زنگ خطر باید همه را به خود بیاورد و در اصلاح ساختارها، رویکردها و مدیریت بهگونهای اقدام شود که اولاً جلوی پیشرفت این خطر بزرگ را بگیرد و ثانیاً ساز و کارهایی به کار گرفته شود که موجب دلگرمی و رضایت مردم و بهبود زندگیشان و امیدشان به آینده و در یک کلام استقرار جمهوریت با تمام معنای کلمه و با رعایت همه لوازم آن گردد.“
لیدر اصلاحطلبان همچنین ضمن تبریک به رئیس جمهور منتخب، بر یاری رساندن به او تأکید کرده است.
*انتخابات 1400 سومین منصه فتنهگری لیدر اصلاحطلبان بود.
خاتمی که پس از فتنه 88، “تحریم خاموش انتخابات مجلس یازدهم” را به کارنامه خود افزوده بود؛ در انتخابات 1400 نیز از مدتها قبل فرمان تحریم خاموش انتخابات که هدفی جز کاستن از میزان مشارکت نداشت را صادر کرد. [2]
اکنون نیز طبیعی است که مردم و نظام اسلامی شاهد اظهارات کسی باشند که ولو به بهانه یک درصد! مشارکت نزدیک به 50 درصدی مردم ایران در انتخابات را به سخره بگیرد و بیانیه پیروزی بدهد. از اهانت به افکار عمومی حرف بزند و مدعی نومیدی مردمی از حکومت بشود.
درباره بیانیه خاتمی البته گفتنیهای مهمی وجود دارد:
1_ آقای خاتمی درباره افزایش مشارکت انتخابات 1400 نسبت به مشارکت 42 درصدی انتخابات مجلس یازدهم که آن نیز مورد تحریم خاموش اصلاحطلبان قرار گرفت؛ تجاهلالعارف کرده و نخواسته از شکست توطئه خود در انتخابات حرف بزند!
2_ اگرچه انتخابات 1400 با افزایش مشارکت مردم نسبت به انتخابات مجلس یازدهم مواجه شد و این یک پیروزی آشکار برای نظام اسلامی است اما در عین حال نمیتوان از توطئه تحریم خاموش نیز گذشت!
توطئهای که مردم را در لفافه به عدم حضور در انتخابات و یا رأی باطله تشویق میکند و از این میگوید که ساختار و حاکمیت لیاقت این را ندارند که به نامزدی در انتخابات آن رأی داده شود.
ما در وبلاگ مشرق از مدتها قبل از انتخابات مجلس یازدهم بارها درباره این توطئه هشدار دادیم و عطف به بیش از 160 گزارش در این باره؛ آقای خاتمی امروز یک متهم است که عامدا موجب کاهش مشارکت مردم در انتخابات شده است.
3_ در بحث کاهش مشارکت در انتخابات بایستی متوجه تأثیر نقش خاتمی و هممسلکانش بود.
این خاتمی بود که چند ماه قبل طی اظهاراتی گفت: متأسفانه فشارهایی هست که در عمل تحقق این خواست (انتخابات پرشور) را دشوار یا منتفی می کند. [3]
ما این قضاوت را بر عهده مخاطبان میگذاریم که این ادبیات خاتمی تشویق به مشارکت است یا کاستن از مشارکت!؟ و خاتمی با این اظهارات مشارکتزدا چطور مدعی جدایی خود از براندازان شده است؟
4_ خاتمی در بیانیه خود مدعی نومیدی مردم از حکومت شده است!
ما به آقای خاتمی و به همه فرهیختگان و دانایان سیاسی عرض میکنیم که افزایش مشارکت در انتخابات ریاستجمهوری دولت سیزدهم نسبت به مشارکت 42 درصدی انتخابات مجلس یازدهم، اتفاقا مبیّن امیدوار شدن مردم به حاکمیت است که با کارآمدی مجلس محقق شد.
5_ مدعای اهانت به مردم در بیانیه خاتمی از طنزهای تلخ روزگار ماست.
بروز چند ایراد و اشکال در عملکردهای نهادهای قانونی کشور که حتما بایستی رفع شود اهانت به مردم است یا تحریم خاموش انتخابات به منظور مشارکتزدایی که رجالی مثل بهزاد نبوی هم با آن مخالف بودند!؟
ایرادات داخلی اهانت است یا فراهمآوردن خوراک سیاسی برای دشمنان خارجی و منافقین با ناسزاگویی 2 ساله به انتخابات!؟
و اینکه بیان چند انتقاد به فرایندهای انتخابات اهانت است یا انجام ندادن بدیهیترین و اصلیترین وظیفه طیفی و حزبی رجال سیاسی یعنی عدم معرفی نامزد به عرصه مردمسالاری و انتخابات!؟